به شکم خوابیده بود رو زمین و دستها و پاهاشو باز کرده بود
پرسیدم چی کار می کنی ؟
نگام کرد و گفت : کره زمینو بغل کردم .................
دوست دارم در خیابان با خیال تو قدم بزنم
و چتر شکسته غمهایم را باز کنم
دوست دارم شاعر لحظه های سرخ باشم
و غزل غزل گریه کنم
حریم چشمهای تو قصه دنیای من
یک بهانه برای همه حرفهای من
مثل یک خاطره یک حدیث گنگ
قدرت گفتن همه شعرهای من ….
می گن عادت میکنی به نبودنش
فراموش می کنی بودنش رو
وقتی نبینیش چهرش از ذهنت پاک میشه
تصویرش کم کم محو میشه
کس دیگه ای رو جایگزین می کنی
و…………………….
فکر کنم آدمهایی که این حرفها رو میزنن خودشون هم می دونن که
ما عادت به نبود کسی نمی کنین
به دوست داشتن خاطراتش عادت می کنیم
نه به فراموش کردن خاطراتش
نشسته بودم رو لبه تخت
دراز کشیده بود ، کنارم
نگاش کردم ، نگام کرد
گفت : زیبایی ، دوست دارم که پیشمی
و من نگاهش کردم
گفت : متفاوتی ، دوستت دارم
و من نگاهش کردم
نگاهش رو لبهام داشت می رقصید
گفت : لبهات قشنگه ، دوست دارم ببوسمشون
........................
گفت : احساس می کنم اونقدر که من تورو می خوام تو منو نمی خوای .......... و ساکت شد
و دوباره گفت : ولی کاری می کنم که منو خیلی بخوای .... بهت قول می دم
و من لبخند زدم (می دونستم این کارو می کنه )
نشست و تکیه داد به دیوار و زانوهاشو خم کرد
زانوشو بغل کردم و سرمو گذاشتم رو زانوش
نگاهش کردم
اتاق ساکت بود
فقط من بودم و او...........
نمی خواستم وقت رفتن بشه
.................
بغلم کرد و لباشو لرزوند روی گردنم
نمی بوسید............. داشت عبادت می کرد
نفسش بوی عشق می داد
مست بود ...... مست عشق...... مست شراب..... مست زندگی...... مست لذت
اون به قولش عمل کرد......... کاری کرد که من هم اونو بخوام .........
فقط دمید
همین ............
دمید و من عاشق شدم
رازعشق فقط یک دم است
همین ...................
میگن همه این دنیا یه توهمه !
ماهیها اگه دهنشونو باز نکنن تو دردسر نمی افتن
ولی یه نکته ای اینجا هست
خرسها ماهیها رو با دستاشون می گیرن نه با قلاب ، پس باید ماهیها چی کار کنن ؟
تصورکنید یه ماهی خودشو کنترل کنه و دهنشو باز نکنه تا مبادا قلاب ماهیگیر به دهنش گیر نکنه ، بعد همین جوری که داره واسه خودش تو آب با دهن بسته قرو قمیش میاد . یهو یه خرس بگیرتش
......................
آخییییییییی نازه نه ؟
به نظرتون ماهی چی فکر می کنه
وقتی بعد از یه شیرجه سرشو می آره بیرون از آب (البته آب استخر )
و می بینه دختری با سینه های بزرگ .....بدون هیچ نوع پوشش
با یک ناف بند براق و یک گوشواره زیر لب (بهش چی میگین ............)
و یه خالکوبی روی ستون فقرات با بدن چرب
داره نگاش می کنه .......؟
ممکنه تو همچین مواقعی ماهیها عاشق بشوند
حالا اگه ماهیش مونث باشه تکلیف چیه ؟؟؟
می گن مرده
باورم نمی شه
او نمی میره
من نفسهایش را برهاله ام احساس می کنم
صدایش هنوز در گوشم طنین می افکند
هنوز دوستش دارم
باور دارم