Blue
دوستان

Tuesday, November 29, 2005


سایه ای
در تاریکی اتاق
بر دیوار خاطره ها
طعم بوسه آخر معشوقش را حک می کند
و کنج این خلوتگاه
دختری
تیر خاطراتش را با کمان نگاهش به سوی دیوار سوق می دهد
سایه این نگاه را می شناسد
این چشمان خمار
لذت نئشگی بعد از دیدار را
برای یک عمر برایش به یادگار گذاشت
اکنون از پس این فاصله ها
سایه می خواهد دختر را در آغوش بگیرد
می خواهد بگوید حضور بی جسمش هر روز بر این دیوار می رقصد
و با ریتم هق هق گریه اش زیباترینها را می سراید
می خواهد بگوید
گرچه صلیب خاطراتشان
با روشنایی چراغ محو می شود
ولی هلال نگاهشان
در آسمان زندگی جاودان می ماند .

Blue Dorry  ||  3:03 PM


منوی وبلاگ

۩ صفحه اصلی
۩ ايميل صاحب خونه


بايگانی

June 2005
July 2005
August 2005
September 2005
October 2005
November 2005
December 2005
January 2006
February 2006
March 2006
April 2006
May 2006
June 2006
July 2006
August 2006
November 2006
December 2006
April 2007
April 2008