|
Wednesday, December 06, 2006
فراموش كردن نوعي از آزادي است جبران خليل جبران
چند روزيه دارم به اين جمله فكر مي كنم
راست مي گويند همه چيز در پيچهاي خوب و بد زندگي فراموش مي شود زمزمه هاي نيمه شب وعده هاي روز بعد هم آغوشي هاي شبانه حرفهاي عاشقانه همه و همه در طيفي از رنگين كمان روزگار محو مي شوند
به تو حق مي دهم كه ديگر نقابها را باور نكني كه روزه سكوت بگيري و هيچ نگويي كه سر تكان دهي و آه بكشي
به تو حق مي دهم كه عشق را در قمارهاي شبانه ببازي و ديگر به تاس زندگي و ميدان بازي اعتماد نكني
به تو حق مي دهم اگر ورق ها را قبل از بازي بشماري و كف دستها را ببويي
حق مي دهم كه جام را تا نيمه بنوشي و الباقي رابه پاي نرگسهاي باقچه بريزي
حق مي دهم كه نوشته هايم را در آتش بسوزاني و نامم را پشت درها جا بگذاري
همش مال تو همه حقها مال تو
من ... من چيزي نمي خواهم ديگر هيچ ......... نمي خواهم هيچ
مي خواهم به هيچ اطمينان كنم
Blue Dorry ||
2:45 PM
|
|
|