|
|
|
Thursday, November 03, 2005
هوا هوا بارونيه مثل اون روزايي كه بودي يادمه وقتي اومدي تو زندگيم اون روز باروني بود وقتي براي اولين بار ديدمت هوا باروني بود هر وقت رفتيم بيرون اون روز باروني بود هر وقت حتي اسمتو مي آوردم چند قطره از آسمون مي چكيد و بالاخره روزي كه رفتي ، اون روز هم بارون اومد ....
تابوتت بر دوشها سنگيني نمي كرد و كسي سفرت را باور نمي كرد تو را با معطرترين رايحه بدرقه كردند و با روبانهايي بر تابوت معنايت كردند روبان سبز نشان سبزي زندگي و روبان قرمز نشان سرخي عشق و تو پيوند اين دو را بر سينه ات تا قعر خاك بردي و جايت را به زيباترين خاطراتت بخشيدي تا با به ياد آوردنشان همچون باران آبي شويم
تو باراني ترين واقعه زندگيم بودي و آبي تريم عشقم
من در خماري دوست داشتنت ماندم و در ناباوري مرگت غرق شدم
يادت گرامي باد .
Blue Dorry ||
12:51 PM
|
|
|